مسئلۀ علیالاطلاقیّتِ «مُطلقِ برابرایستا": ملاحظهای دربارۀ "ایدۀ نوعی منطقِ استعلایی»
Authors
Abstract:
در این نوشتار خواهم کوشید تا کُلیّتِ یک دیدگاه دربارۀ "مفهومِ نوعی مُطلقِ برابرایستا" در نقدِ عقلِ محض را پیش گذارم. در این راستا، به مفصلبندیِ مقالهای با عنوانِ علیالاطلاقیّتِ منطقِ استعلایی بهنزدِ کانت مشخّصاً از این جهت خواهم پرداخت که مقالۀ پیشگفته این دیدگاه را بهنحوی متکافو و پیگیرانه طرح کرده است؛ در ضمنِ این مفصلبندی، ملاحظهای را نیز دربارۀ این کُلیّت به میان خواهم آورد. تعیُّنِ اصلیِ کُلیّتِ این دیدگاه عبارت است از تمرکز بر تعیینِ جایگاهِ «منطقِ استعلایی» بهعنوانِ (1) نوعی منطقِ ضرورتاً «غیرصوری» که بااینهمه، (2) همچنان «کُلّی» یا همچنان علیالاطلاق است. اینگونه، «منطقِ استعلایی» میتواند بهمثابه نوعی «هستیشناسیِ کُلّیِ» استعلایی به میان بیاید که موضوعاش عبارت است از «"مفهومِ مُطلقِ برابرایستا"». مهمّ اینکه بر اساسِ این دیدگاه «منطقِ استعلایی» برای احرازِ این دو شرط باید از هرگونه نسبتِ ذاتی با مرتبۀ "حسیّاتِ استعلایی" و "مُطلقِ شهود" تجرید شود. راهنمای این تجرید این قاعده است که «منطقِ استعلایی در معنای دقیقِ کلمه» فقط میتواند در مرتبۀ "مُطلقِ عقل" احراز شود و هرگونه رجوع به مرتبۀ نقدِ "مُطلقِ عقل" پیشاپیش «منطقِ استعلایی» را از کار میاندازد. خواهم کوشید تا ذیلِ یک ملاحظه از این بحث کنم که این دیدگاه، با حذفِ مرتبۀ "نقدِ عقلِ محض" از «منطقِ استعلایی»، تاچهاندازه به "ایدۀ نوعی منطقِ استعلایی" پایبند میماند.
similar resources
مقایسۀ دیدگاه مطهری و سوئینبرن دربارۀ مسئلۀ شر
مسئلۀ شر، آن گونه که در اندیشۀ مطهری و سوئینبرن مطرح شده، یکی از معضلات مهم و در عین حال پیچیده در بحث باور به خدا و غایتمندی جهان است. هر دو فیلسوف از منظر عدل به مثابه مهمترین صفت الهی بدان نگریسته و با ابتناء بر دو رهیافت عنایت و اختیار بدان پاسخ گفتهاند. دشواری مسئلۀ شر عمدتاً به روش منطقی طرح بحث باز میگردد که بر ناسازگاری، و نه صرفاً نقض، تأکید دارد. بدین معنا که با وجود خدای قادر مطلق، ...
full textداغِ ننگسازی و پزشکیشدن مسائل روانی: مطالعهای برساختگرایانه دربارۀ مسئلۀ افسردگی در شهر تبریز
استیگما (داغ ننگ) برساختهای اجتماعی- فرهنگی سیال و زنده است که افراد و گروههای زیادی در جوامع انسانی با آن مواجهاند. در ساحت سلامت، داغ ننگ در زمرۀ عوامل تأثیرگذار بر تعمیق شکاف بیمار و درمان است. داغ ننگ به اقتضای شرایط جامعه، افکار عمومی و موضوع تحت استیگما به صورت متفاوتی تفسیر میشود. این تفاسیر در کنش متقابل افراد جامعه با فرد افسرده، بر نگرش بیمار به بیماری خود و واکنش وی به این شرایط ...
full textدیویدسن، هابرماس، و ایدۀ اینترسوبژکتیویته
در این مقاله، ابتدا میکوشم توصیفِ مختصری از مسئلۀ کانونیِ فلسفۀ مدرن؛ یعنی نسبت سوژه-اُبژه و راهحلهای ممکن برای آن ارائه دهم. سپس میکوشم با رهیافتِ مقایسهای به توضیحِ نقاطِ مشترکِ راهحلِ دو فیلسوفِ معاصر، یعنی دیویدسن و هابرماس، به این مسئله بپردازم. این راهحل که بر ایدۀ اینترسوبژکتیویته تکیه دارد در این حکم خلاصه میشود که رابطۀ سوژه و اُبژه در بستری اینترسوبژکتیو قوام مییابد. نکتۀ مورد تأکیدِ ای...
full textمتصلۀ لزومی در منطق سینوی و نقد و تحلیل رویکردهای مختلف دربارۀ نسبت آن با انواع شرطی در منطق جدید
در این مقاله پس از اشاره به اهمیت متصلۀ لزومیه و جایگاه آن در منطق قدیم، شروط صدق متصلۀ لزومیه در منطق سینوی و احکام آن و نیز دیدگاههای مختلف در مورد نسبت این متصله با انواع شرطی در منطق جدید بررسی، تحلیل و نقد می گردد. این دیدگاهها به ترتیب تاریخی در رویکردهای زیر خلاصه میشود: رویکرد اول: متصلۀ لزومیه به دلیل علاقۀ خاص بین مقدم و تالی غیر از استلزام مادی و به دلیل اختلاف دیدگاه منطق قدیم و ...
full textمسئلۀ «بعضی» در منطق؛ دفاعی گرایسی از تفسیر جانشینی از سور جزئی
گرایس، مجادلات میان منطق گزارهها و زبان طبیعی را با کشیدن حصاری میان حوزۀ هریک، پایان میدهد. او منطق را به دلالتشناسی، و زبان طبیعی را به کاربردشناسی مشغول میکند. مقالۀ پیش رو، با گسترش ایدۀ گرایس به منطق محمولات، مدعی است با تفسیر جانشینی از سورها، ایدۀ گرایس در این حوزه از منطقْ محقق و پارادوکسهای این حوزه مرتفع میشود. برای این منظور، با افزودن اصل پنجمی به چهارگانۀ گرایس، نشان داده شد ک...
full textMy Resources
Journal title
volume 45 issue 2
pages 101- 126
publication date 2017-12-22
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023